Tuesday, May 8, 2007

Valentine Story

ولنتاین ایرانی

لیلا عبدی:در ایران باستان که همیشه به مناسبت های مختلف جشن برپا می شد جشنی هم برای پیوند مهر و دوستی به نام جشن مهرگان انجام می گرفت. « ماه در تقویم زرتشتی و اوستایی سی روز تمام داشت چنان که 12 مهرماه نیز نام هایی داشت که در نام های سی گانه تکرار می شد.
هر گاه روز و ماه موافق قرار می گرفت آن روز را چشن می گرفتند. به طور مثال روز مهر درماه مهر که مصادف است با 16 مهر در تقویم هجری شمسی، مهرگان نامیده می شود این چنین که پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان بوده، از یک طرف به مناسبت اعتدال پاییزی و اطرف دیگر به دلیل مطابقت روز مهر در ماه مهر و از طرف دیگر به مناسبت تولد ایزد مهر انجام می شد.
در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است. تاریخچه این جشن به درستی مشخص نیست ولی به نظر می رسد که ابتدا در میان ایرانیان، هندیان و اروپاییان مهرپرست رواج داشت، به طوری که در زمان هخامنشی، اشکانی و ساسانی از بزرگترین جشنها به شمار می رفته است.
در چنین جشن که بیشتر مرکزیت آن با جوانان بود، آنگونه که از دانشمندان مختلف مانند بیرونی، ثعالبی، هرودوت، فیثاغورث و... نقل شده است مردمان تا حد امکان با جامه های ارغوانی گرد هم می آمده اند در حالی که هرکدام یک چند نبشته شاد باش یا به قول امروزی کارت تبریک برای هدیه به همراه داشته اند. این شادباش ها را معمولا با بوی خوش همراه می ساخته و در لفاف های زیبا می پیچیده اند.
در این روز سفره هایی نیز برپا می شد که در آنها انواع خوراکی ها قرار داشت. از میوه های پاییزی که ترجیحا به رنگ سرخ بودند، گرفته تا آشامیدنی هایی مانند عصاره گیاه هوم که همه کسانی که در جشن شرکت می کردند به نشانه پیمان از آن می نوشیدند. از دیگر خوراکی ها، آجیل هایی مثل تخمه و نخود چی بودند. نانی مخصوص نیز از آمیختن هفت نوع غله گوناگون تهیه می شد.
غله ها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی به موسیقی و پایکوبی های گروهی می پرداخته اند سرودهایی از مهر پشت را با آواز می خوانده و ارغشت می رفته اند. (می رقصیده اند) شعله های آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبو های مانند اسپند و زعفران و غیره می شد.
در پایان مراسم نیز شعله های فروزان آتش، نظاره گر دستانی بود که به طور دسته جمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمان های گذشته در هم فشرده می شدند. حتی پس از اسلام نیز آنطور که از متون ادبی در دوره های اولیه اسلامی پیداست این جشن به گستردگی برگزار می شده است. شاعران زیادی نیز در این زمینه شعر گفته اند که برای نمونه یکی از زیباترین شعرها را شاعر معاصر هوشنگ ابتهاج سروده است؛ بگشاییم کفتران بال بفروزیم شعله بر سر کوه بسراییم شادمانه سرودوین چنین با هزار گونه شکوهمهرگان را به پیشباز رویمرقص بر پیج و تاب پرچمهازیر پرواز کفتران سپیدخنده نو شکفته خورشیدمهرگان را درود می گویندگرم هر کا مست هر پندار همره هر پیام هر سوگنددر دل هر نگاه، هر آوازتوی هر بوسه، هر لبخندمهرگان مبارک بادچند سالی است که عد ه ای علاقه مند به هویت و فرهنگ ایران زمین سعی کرده اند تا برای روز وارداتی والنتاین جایگزینی در فرهنگ خود پیدا کنند. بنابراین روز سپندار مذگان را برگزیدند. این روز که در پیش از اسلام پنجم اسفند یعنی در روز اسفند از ماه اسفند برگزار می شد، در یک تقویم جدید زرتشتی به 29 بهمن ماه یعنی سه روز پس از روز ولنتاین تغییر پیدا کرده است. ولی باید توجه داشت این جشن که «مردگیران» هم نام دارد، ویژه زنان بوده و به مناسبت تجیلل و بزرگداشت زنان برپا می شد.
در این جشن مردان به جهت گرامی داشت به زنان هدیه داده و بخشش می کردند حتی زنان نوعی فرمانروایی می کردند و مردان باید که از آنان فرمان می بردند. در واقع این روز، روز زن بوده است. پس اگر بخواهیم روزی را برای پیونده عشق و دوستی در ایران باستان در نظر بگیریم می توان از سپندرمذگان یا مهرگان نام برد که جایگزین مناسبی است.

***

تاریخچه روز ولنتاین

درباره روز ولن تاین و چگونگی به وجود آمدن این روز افسانه های متفاوتی وجود دارد. عده ای این روز را متعلق به یونان باستان و عده ای آن را حادثه ای می دانند که در قرن سوم میلادی (همزمان با اوایل امپراتوری ساسانی در ایران) رخ داد.روایت اولاین روز از دوره امپراتوری یونانیان به شهرت رسید. در یونان باستان روز 14 فوریه به روز جونز معروف بود. جونز پادشاه همه بت ها بود. او همچنین مشهور به خدای همه الهه ها و زنان و ازدواج معروف بود. در روز 14 فوریه نیز جشن lupercalia برگزار می شد، در این روز دختران جوان نام خود را روی کاغذ نوشته در بطری هایی می گذاشتند و به آب می انداختند، در طرف دیگر رودخانه پسران جوان در انتظار می ایستادند و هر یک بطری را از آب می گرفتند و تا شب 14 فوریه را با دختری که اسم او را از آب گرفته بودند در جشن شرکت می کردند؛ گاهی هم این آشنایی ها به ازدواج می انجامید.روایت دومولنتاین کشیشی بود که در قرن سوم میلادی در رم زندگی می کرد. در آن زمان «کلادیوس دوم» امپراتور رم ازدواج را قدغن کرد چرا که هنگامی که قصد تشکیل سپاهی عظیم را داشت عده ای از سربازان کنار خانواده هایشان ماندند و به همین دلیل او معتقد بود سربازان متاهل جنگجویان خوبی نیستند. ولنتاین که فکر می کرد این کار عادلانه نیست، مراسم ازدواج زوج های جوان را در خفا انجام می داد و به آنها گل های سرخی هدیه می داد. اما کلادیوس از این نافرمانی مطلع شد و دستور دستگیری و اعدام ولنتاین را صادر کرد.
ولنتاین به زندان افتاد و در آنجا عاشق دختر نابینای زندانبان شد. این رابطه تا حدی پیش رفت که عشق ولنتاین و اعتقاد او به پروردگار باعث بازگشت بینایی دختر زندان بان شد. سرانجام ولن تاین در روز 14 فوریه اعدام شد. اما او قبل از اعدام نامه ای با امضای «ولنتاین تو» برای دختر زندانبان نوشت و از آن زمان داستان این عشق نافرجام در فرهنگ عامی رسوخ کرد. اما این ها تنها افسانه هایی هستند که صحت و سقم آنها مشخص نیست، افسانه هایی که هر سال در 14 فوریه دوباره زنده می شود.


خرافه های روز ولنتاین

در روز ولنتاین و برای برگزاری این مراسم در کشورهای مختلف خرافه هایی نیز وجود دارد که به طور مثال به برخی از آنها اشاره می کنیم؛در اروپا 14 فوریه را روز جفت گیری پرندگان می دانند. در انگلستان تعدادی از کودکان با پوشیدن لباس بزرگ ترها از خانه ای به خانه می روند و شعری در ستایش سنت ولنتاین می خواندند.در ولز، مرسوم ترین هدیه روز ولنتاین، قاشق هایی با نقش قفل و کلید بود. هدیه ای با این معنی؛ «تو قلب مرا گشوده ای». در فرانسه، پسران اسم معشوقه خود را روی بازوی لباسشان می نوشتند تا به همه بگویند؛ از عشق من آگاه شوید!در بعضی دیگر از کشورهای اروپایی، دختران جوان لباس هایی را که در روز ولنتاین از پسران هدیه گرفته بودند، نگاه می داشتند که این به معنی پاسخ مثبت به درخواست ازدواج بود.داستان هایی هم درباره این روز وجود دارد. اینکه اگر پرنده سرخ از بالای سر دختری عبور کند او با یک ملوان ازدواج می کند و اگر گنجشک عبور کند، همسرش مرد فقیری می شود و اگر آن پرنده سهره طلایی باشد، آن دختر با مردی پولدار ازدواج خواهد کرد.در چین افسانه ای خاص وجود دارد که نمادی از عشق است و با روز ولنتاین یکی است، هفتمین روز از هفتمین ماه در تقویم چینی (برابر با 14 فوریه میلادی) به نام «Q Qiao Jie» نامگذاری شده است. روایات زیادی در مورد این روز وجود دارد. یکی از این روایات مربوط به الهه بهشت و هفت دختر اوست، که برای آبتنی به زمین می آمدند و در یکی از روزها گله داری به نام «Niu Lang» لباس های آنها را برمی دارد.الهه و هفت دختر برای پس گرفتن لباس هایشان تصمیم می گیرند، زیباترین دختر را که کوچکترین هم بود نزد گله دار بفرستد، هنگامی که این دو یکدیگر را می بینند، عاشق هم می شوند. الهه بهشت به این دو اجازه می دهد، سالی یک بار در هفتمین روز از هفتمین ماه تقویم چینی، یکدیگر را ببینند و در این روز پرنده ای از بال خود پلی می سازد، تا دختر بهشت از آن عبور کند و معشوق خود را ببیند.روز ولنتاین ابتدا فقط در کشور روم رواج داشت اما کم کم به تمام کشورهای اروپایی منتقل شد.

***


داستان ولنتاين
ترجمه: نوشين ديانتى كلمه ولنتاين در اصل به معنى فردى بود كه نامش از جعبه مخصوص بيرون مى آمد و به عنوان محبوب برگزيده مى شد. اين روند تا سال هاى ۱۵۰۰ ميلادى ادامه داشت. حدود سال ۱۵۳۳ ولنتاين به قطعه كاغذ تا شده اى گفته مى شد كه نام محبوب روى آن نوشته شده بود. پس از سال ۱۶۱۰ هديه اى بود كه به اين فرد خاص داده مى شد و از سال ۱۸۲۴ به شعر، نامه يا قطعه ادبى بدل شد كه براى محبوب نوشته مى شد. اگرچه ولنتاين هر سال روز ۱۴ فوريه جنش گرفته مى شود، اما اصل آن به جشن رومى ها به نام لوپركاليا بازمى گردد كه در ۱۵ فوريه برگزار مى شد. در اين جشن حاصل خيزى و بارورى گرامى داشته مى شد. ارتش رومى ها در آن زمان كشورها را از لحاظ اجتماعى و طبيعى مورد تاخت و تاز قرار مى داد. هنگامى كه رومى ها به فرانسه حمله كردند فستيوالى به راه انداختند كه در آن پسران رومى نام دختران رومى را از يك گلدان بيرون مى كشيدند تا همسرشان شود و سپس آن جفت در روز فستيوال هدايايى ردوبدل مى كردند. اين جشن مربوط به مشركين بود بنابراين در سال ۴۶۹ ميلادى پاپ گلاسيوس تصميم گرفت به آن رنگ و بوى مسيحيت ببخشد و اعلام كرد كه از حالا به بعد اين جشن به افتخار سن ولنتاين برگزار خواهد شد. سن ولنتاين رومى جوانى بود كه به دست امپراتور كلوديوس دوم كشته شد. گفته مى شود مرگ او به دليل كنار نگذاشتن مسيحيت بود و در ۱۴ فوريه ۲۷۰ ميلادى اتفاق افتاد. اما چرا سن ولنتاين كشته شد؟ در افسانه ها آمده كه در قرن سوم پس از ميلاد امپراتور كلاديوس دوم نمى خواست كه هيچ يك از سربازانش عاشق كسى شوند و ازدواج كنند چرا كه فكر مى كرد همسر و خانواده توجه سربازان را از وظيفه شان نسبت به او منحرف مى كند و گاهى اوقات باعث مى شود كه مردان اصلا در جنگ شركت نكنند. امپراتور به سربازان بيشترى نياز داشت پس ازدواج كردن را غير قانونى اعلام كرد و هركس كه مراسم عقد را برگزار مى كرد بايد كشته مى شد. گفته مى شود سن ولنتاين از دستور منع ازدواج سرپيچى مى كرد و جوانان را در خفا به عقد هم درمى آورد، اما او را پيدا كردند و كشتند. داستان ديگرى مى گويد كه مردى به نام ولنتاين به خاطر كمك به مسيحيان آزار ديده در زندان بود. ولنتاين زندانبان خود را به مسيحيت فراخواند و او و تمام خانواده اش را مسيحى كرد. زندانبان دختر نابينايى هم به نام جوليا داشت كه ولنتاين به او دلبسته شد و البته بينايى او را هم شفا داد. اما پيروزى با عشق نبود. صبح روز اعدام، ولنتاين نامه اى به جوليا نوشت و آن را «از طرف ولنتاين تو» امضا كرد. در ايتاليا هم در قرون وسطى فستيوال بهاره اى برگزار مى شد كه در آن جوانان مجرد در باغ ها جمع مى شدند و به شعر هاى عاشقانه و موسيقى گوش مى كردند. پس از آن دو به دو در باغ قدم مى زدند. در فرانسه هم همين رسم مدتى اجرا مى شد اما حسادت زيادى برمى انگيخت و مشكلاتى به وجود مى آورد كه اين رسم را از ادامه بازداشت. رسم كشيدن نام «ولنتاين» يا محبوب در انگلستان قرن ها ادامه داشت حتى وقتى كه اشغال رومى ها به پايان رسيد. مردان جوان در انگلستان نام تمام زنان جوان را روى تكه هاى كاغذ مى نوشتند، آنها را تا مى كردند و در كاسه اى مى ريختند. مردان جوان مى بايست با چشم بسته نامى را از كاسه بيرون مى كشيدند. نام دخترى بيرون مى آمد و به اين معنا بود كه دختر براى يك سال آينده «ولنتاين» او بود. همين فستيوال به گونه ديگرى هم برگزار مى شد: دو رومى جوان كه توسط كشيش تبرك شده بودند شلاق چرمى از پوست بز به دست مى گرفتند و در خيابان ها مى دويدند. شلاق چرمى فبروا ناميده مى شد كه كلمه لاتين آن فبرواتيو و معنى آن اهتزاز شلاق مقدس است. اين كار براى تطهير انجام مى شد. كلمه February كه هم اكنون به كار مى بريم هم از همين ريشه است. آنها اعتقاد داشتند اگر اين شلاق به زنى برخورد كند او بهتر مى تواند بچه به دنيا بياورد. اين موضوع باز هم بارورى را تداعى مى كند. براساس افسانه ها، آنها اين كار را به افتخار فونوس ايزد جنگل و كشتزارها انجام مى دادند كه شبيه به خداى يونانى، پن است. اكنون ماه فوريه براى اكثر ما برابر با بهار نيست و در خيلى جاها در اين ماه روى زمين پوشيده از برف است. رومى ها جشن لوپركاليا در روز چهاردهم و روز ولنتاين در پانزدهم فوريه را درهم آميختند كه هفت هفته پس از انقلاب زمستانى بود و پيشرفت زمستان به سوى بهار را نشان مى داد. در قرون وسطى فكر مى كردند پرندگان روز چهاردهم فوريه جفت انتخاب مى كنند بنابراين، اين روز قرن ها به عنوان روز رسمى جفت يابى به شمار مى آمد. افسانه ديگر درباره روز ولنتاين نه به رومى ها بلكه مربوط به نروژى ها است. نروژى ها سن گالانتينى داشتند كه به معنى «عاشق زن ها» است. در زبان انگليسى «گ» نروژى مانند «و» تلفظ مى شود و صداى آن «ولنتاين» مى شود نروژى ها عقيده دارند سن گالانتين آنها بخشى از تاريخ روز سن ولنتاين امروزى است. اما فرانسوى ها هم عقيده دارند كلمه ولنتاين از كلمه گالانتين مى آيد كه به معنى عشاق است. كليساى كاتوليك روم تمام سعى خود را براى تحريم اين فستيوال بارورى و همسريابى كرد. با اين حال اين رسم در جوامع باقى ماند، كليسا هم از مبارزه با آن دست برداشت و تصميم گرفت آن را به روز مقدس مسيحى براى سن ولنتاين بدل كند. بنابراين در سال ۱۶۶۰ چارلز دوم به طور رسمى روز ولنتاين را در جامعه انگليس رواج داد. به همين دليل انگلستان نخستين كشورى است كه چاپ كارت تبريك به خصوص آنها كه عشق، تحسين، دلباختگى و ساير احساسات را نشان مى دادند شروع كرد. روز سن ولنتاين ۱۶۲۹ از طريق پاك دينان به آمريكا رفت ولى در آنجا هم با مخالفت بعضى از بزرگان كليسا مواجه شد. اما عشق پيروز شد و كليسا نتوانست مانع عشق و احساسات شود. حدود يكصد سال گذشت تا نخستين كارت ولنتاين در آمريكا به وجود آمد. مارجرى بروز (از انگلستان) قديمى ترين كارت ولنتاين شناخته شده را در سال ۱۴۷۷ به جان پاستون فرستاده است. براى ولنتاينى كه زمانى به معنى «محبوب» بود و بعد نماينده «پيام عشق» شد. ساموئل پپيز در ۱۴ فوريه ۱۶۶۷ در دفتر خاطراتش شرح داده كه يك جور ولنتاين از همسرش دريافت كرده است. ولنتاين او يك برگ كاغذ آبى بود كه نام همسرش با حروف طلايى در آن نوشته شده بود و جد ولنتاين هاى بعدى به شمار مى رفت. اما خيلى طول كشيد تا اين رسم فراگير شود. يكصد سال طول كشيد كه گذاشتن نامه عاشقانه ولنتاين در درگاهى خانه محبوب متداول شد. اگرچه كليساى كاتوليك به خودى خود از ولنتاين به هيجان نيامد، اما اين رسم به تدريج در كشور هاى كاتوليك رواج يافت. جاى تعجب است كه ولنتاين ها به وسيله راهبه ها درست مى شد كه يك قلب تورى و تزئين شده با نقاشى گل و طرح كوپيدون [در اساطير رومى رب النوع عشق] يا فرد مذهبى مقدس ديگرى در وسط آن بود. هداياى ولنتاين هميشه به صورت قلب هايى كه امروز مى شناسيم نبودند. بيشتر آنها «پاكت هاى كاغذى» بودند و تا مى شدند. پست كردن آنها هم گران درمى آمد پس پاكت ها را تا مى كردند و با موم مهر مى كردند.

No comments: